شب یلدای 93 مبارک

پسرکم شب یلدا 93 مبارک 

سلام عزیزم ببخش که دیر دیر می تونم به وبلاگت سر بزنم و اونو آنلاین کنم . این روزها به خاطر نزدیک شدن شب یلدا یکم سرم بیشتر از همیشه شلوغتره ،چونکه تو این روز که بلندترین شب ساله خونه مامان جون و باباجون مهمون هست و منم مجبورم برم و سفره شب یلدا رو واسه مهمونامون آماده کنم . راستی پسرم شما واسه این شب یه شعر خوشگل هم حفظ کردین و هر  شب اونو واسه ما می خونین و منتظر هستین که شب یلدا برسه و واسه رسیدن شب یلدا روز شماری می کنی . الهی مامان فدات بشه که تازه از امسال معنی بعضی از مراسم ها رو می فهمی . 

تو این چند وقتی که نبودیم : 

شایان جون داره پیش دبستانی رو به نحو احسن ادامه میده و کلی شعر و نوشتنی یاد گرفته . بلدی تا شماره 60 بشماری ، اعضای بدنت چکارها انجام میدن (مثلا کدام قسمت از زبان متوجه چه مزه ای میشه ) و ... ، مفهوم بزرگتر و کوچتر در ریاضی ، نوشتن حروف الفبای فارسی ، شناسایی حروف ، انگلیسی و قران و نقاشی و .... 

خدا رو شکر همشون رو خوب یاد گرفتی و امیدوارم از این به بعد هم بهتر یادبگیری . خانم مربی هات و خانم مدیر از شما راضی هستن هم از لحاظ ادب و هم از لحاظ آموزش . فقط پسرم یکم خانم صیامی بخاطر شیطونی در کلاس ازت دلگیره ولی اونم به گفته خودش و خودم پسر بچه ای دیگه کاریش نمیشه کرد . 

پسرم تو این مدت کلاس زبان رو ادامه داده و میده و هر ترم با نمره عالی قبول شده . آفرین به این گل پسر باهوشم که همه چیز رو بخوبی یاد گرفتی . شما یادگرفتی خودتون رو معرفی کنین و نام پدر و مادرتون رو بگین و بگین چند سالتونه وتو کدوم شهر زندگی میکنین ، میتونین 12 رنگ رو به انگلیسی بگین و ایکه تا شماره 10 بشماری . و خیلی چیزهای دیگه که یادم نمیاد. عشق منی عشقم 

پسرم تو این مدت کلاس اسکیت هم میری و مرحله مقدماتی رو تموم کردی و داری یواش یواش واسه مرحله تکمیلی آماده میشی . خدا رو شکر که همه چیزهایی رو بهتون یاد میدن و جلسه بعد از شما تست میگیرین همه رو به خوبی یاد میگیرین و خانم مربیتون از شما خیلی راضیه . ووقتی به قول خودت مسابقه میدی همیشه فکرو ذکرت اینه که اول بشی و همه تلاشت رو میکنی . و وقتی هم بهت میگم اول و دومی زیاد مهم نیست مهم اینه که شما تلاش خودت رو میکنی خیلی ناراحت میشی و ازمن قهر می کنی . و من و بابایی می ترسیم که این حساس بودن شما به اینکه همیشه اول باشین خدای نکرده در آینده به روحیه شما لطمه بزنه . به هرحال تو این مرحله هم عالی عالی هستین و همیشه خدای متعال رو به خاطر دادن این میوه بهشتی شیرین زبان و باهوش سپاس می گوییم .

راستی شایان جون شما با بابا مهران استخر میری و اونجا از مرتضی جون(پسرعمو)و آرتین جون (دوستت ) شنا کردن رو یه کمی یاد گرفتی و به گفته مرتضی جون و بابا مهران استعداد عجیبی در شنا کردن داری و علاقه داری که تو چهار متری بری ولی بابایی و مرتضی جون مانع میشن. آخه عشقم این چه کاریه که شما انجام میدی تازه یکم یاد گرفتی . من و بابایی تصمیم گرفتیم که وقتی هوا گرم شد شما رو واسه آموزش شنا به کلاس شنا ببریم . فکر کنم اونجا هم مثل همیشه موفق بشی . دوستت دارم عاشقتم 

پسرکم ، عشقم ، نازدونه من ، معنی زندگیم به تازه گی ها علاقه شدیدی به رقص آذری پیدا کردی و هر روز واسه من و بابایی می رقصی و از بابا مهران شاباش میگیری . الهی فدات بشم که چقدر قشنگ و ناز میرقصی و دل همه رو میبری . وقتی خونه باباجون و مامان جون هستیم همین که متوجه میشی باباجون داره میاد خونه زودی یه آهنگ میذاری و شروع به رقصیدن میکنی و باباجون رو خیلی خیلی خوشحال میکنی و باباجون هم برات شاباش میده . الهی فدات بشم بشه چقدر می خوای شاباش جمع کنی . مامان آبرومون رفت . خونه احمد عمو اینا هم رقصیدی و میلاد جون و خاله فینا و ویدا کلی ذوق کردن . همینطور خونه مامانی . کاش پسرم اینجا کلاس رقص حرفه ای بود تا شما رو کلاس رقص میذاشتم و  می تونستیم از این استعداد خدادادی به نحو احسن بهره ببریم .