یک روزتعطیلی خوب
سلام پسر نازم امروز صبح مورخ 26/2/93 سر صبحانه بابا مهران پیشنهاد داد که واسه گردش و تفریح بریم منطقه گردشگری فندقلو . ما هم از این پیشنهاد بابا جون استقبال کردیم و وسایلمون رو جمع کردیم و واسه نهار و گردش رفتیم فندقلو . اونجا بود که تصمیم گرفتیم که اول سوار تله کابین فندقلو - حیران بشیم و از اونجایی که شما اولین بار بود سوار تله کابین می شدی خیلی خوشحال بودی ، خلاصه جونم برات بگه که اوایل حرکت می ترسیدی ولی یواش یواش ز اینکه توی یه کابین مابین هوا و زمین حرکت می کردی خیلی ذوق زده شدی و وقتی گردنه حیران رو میدیدی به ذوق و شوقت اضافه می شد خلاصه که حسابی کیف کردی واز اونجا هم اومدیم تو منطقه گردشگری و اونجا ناهار مون رو خوردیم و شما با یه پسر بچه بنام نیما دوست شدی و تا دلت بخواد توپ بازی کردی و بعد هم رفتیم مابین گلهای بابونه و اونجا قدم زدیم و چندتا عکس گرفتیم که در ادامه عکس ها تو برات می ذارم .
شایان سوار تله کابین میشه !!!
شایان ذوق زده داره اطراف رو نگاه می کنه و یه کمی هم می ترسه !!!!
کی گفته؟ من اصلا نمی ترسم !!!!
شایان در جنگل فندقلو
شایان بین گلهای بابونه در فندقلو
الهی فداش بشم اینجا داری این گلها رو به من می دی . دستت درد نکنه پسرم ، خودت مثل گل هستی